خواستم اینجوری شروع کنم که "و حالا تو هستی." نوشتمش حتی ولی مگه تو نبودی؟! بودی و حالا بودنت رو نشون دادی کشیدی بالا فیتیله ی این دلی رو که گرماش کم شده بود خوش اومدی عزیزدلم. هزار درد فرستادی ام به جان لیکن چو آمدی همه آن دردها دوا کردی. (شهریار)
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت